خاطره نمیدانم چند...
وقتی عبارت "چی شده" را میان آن حروف یک فونت و یک شکل سیاه رنگ را دیدم.
طاقت تمام شد... رسما...
و اشک هایم رو گونه هایم سرازیر شدند...
کاش این دور و بر بودی...
و بار ها برای همه حرف هایم تکرار می کردی...
چی شده...
چی شده...
چیت شده....
چت شده....
پ.ن: دوری و دوستی نیست اسمش
[ سه شنبه 90/10/6 ] [ 8:26 عصر ] [ ... ]
[ نظر
]